عاغا نمی گم من از هرکی تعریف می کنم تا گندشو دربیاره ول بکن ماجرا نیست که نیست!!!
+ کمپین __گندشو در نیاریم___
+ فک کنم درمورد کسی ناله بیشتر جواب میده و حتی ماله!!!
+ خب با حفظ خونسردی و هضم میزان لازمی از آرامش، اکسیژن رو به خودم هدیه و کربن دی اکسید رو از خودم فطریه می کنم و میگم:
دَررررررررررررررررررک
+ و این چنین به ادامه خوانش "بهارانه" می پردازیم ...
+ در برابر حجم حماقت خودت، خودم را به بی تفاوتی نزنم چه کنم!!!
+ من یک نفرم... باور کن یک نفر... جوش کدامتان را بزنم¿ حرص کدامتان را بخورم¿ آخَر خوش انصاف ها چند نفر به یک نفر!!!!
+ باور کن من اصلا و ابدا انسان با گذشتی نیستم...اما آنقدر بالاختیار حواسم را پرت می کنید و دغدغه تان به دلم و عقلم گره می زنید که بالاجبار تا سر بالا می آورم می بینم از قدیم الایام تا زمان الحال پیوسته و گسسته در حال گذشت هستم...گذشت از خودم...از خنده هایم...از شادی هایم... از انرژی هایم.. از آرامش هایم...از امیدهایم...ازخواسته هایم...از دخترانه هایم و از ریحان هایم... این "گذشتِ" آن به آن "من" را معکوس می کند...
+ به جبر همچنان هستم...اما وقت هایی که به جبر هستم دیگر " ریحان "نیستم...
+ نیست...ریحانه با ریحان یکی نیست... و این کم و کاست لفظ به لفظ مربوط نیست...